مغالطه
مُغالِطِه یا مَغلَطِه دلیل آوردن اشتباه یا غیرمجاز برای استدلال است که از نظر علم منطق به یکی از دلایل زیر نادرست باشد:
نخست آنکه دستکم یکی از مقدمات گزاره نادرست باشد؛
دوم آنکه مقدمات گزاره، متضمن نتیجهٔ گزاره نباشد.
مغالطه جزئی از برهان است که بهطور قابل اثباتی در منطق آن ایراد وجود دارد و بنابراین کلِ برهان را نامعتبر میسازد. مغالطه ممکن است برای وارونه کردنِ حقیقت(ها) به کار رود.
مغالطهگر کسی است که از روی استدلال نادرست به یک نتیجهٔ درست یا نادرست رسیدهاست و ممکن است آن نتیجه را برای نتیجهگیریهای دیگری هم به کار گیرد. خلاصهٔ تعریف مغالطه – که از واژه عربی غلط مشتق شدهاست – استدلالی است که در آن فساد معنوی وجود داشته باشد، و تفاوت سَفسَطهگر با مَغلَطهگر در آن است که اولی نادانسته مرتکب اظهار برهان مبتلا به انحراف میشود و دومی دانسته و برپایهٔ اصول تغلیط به سوی استنتاج منطبق با مقصود خود میگراید.
منبع: ویکیپدیا
ذهنیت گرایی (سوبژکتیویسم)
ذهنیتگرایی یا ذهنیگرایی یا سوبژکتیویسم (به انگلیسی: Subjectivism) عبارت است از اعتقاد به این که تجربه ذهنی، اساس همه معیارها و قوانین است. هر شخص از ذهنیت خاص خویش برخوردار است و ذهنیت هر شخص بر اساس علایق و سلایق فردی متمایز از ذهنیت اشخاص دیگر است. در این تلقی، احکام و گزارهها نهایتاً به رهیافتها، علایق و سلایق ذهنی فرد بازمیگردد. ذهنیتگرایی در مقابل عینیتگرایی (ابژکتیویسم) و واقعگرایی قرار میگیرد.
منبع: عبدالکریمی، بیژن، ما و جهان نیچهای
توسل به مرجعیت
توسل به مرجعیت (به لاتین: argumentum ad verecundiam) نوعی استدلال قابل بازنگری است که در آن دلیل درست بودن یک گزاره این دانسته میشود که کس/کسانی دیگر آن را درست میدانند. خود یک مرجع یک دلیل منطقی برای اثبات یک گزاره نیست اما دلیلهایی که آن مرجع برای اثبات آن گزاره آوردهاست، ممکن است دلیلهایی منطقی باشند و درصورت ارائه، این دلیلها باید بررسی شوند.
A: تو چرا تازگیها اینقدر میخوابی؟
B: چون تو مقالهٔ پروفسور ایزابل نوشته که خواب برای سلامتی مفید است.
منبع: ویکیپدیا