مراقبه در آزمایشگاه 

نیایش به مفهوم رایج آن به سخن گفتن باالوهیت اطلاق می‌شود که گاه گفتاری رسمی و یکی از عناصر آن غالباً درخواست و تضرع قلبی است. ​​​​​​اگر نیایش را به معنای وسیع درنظر بگیریم چنان که جیمز آن را به معنای(هرنوع ارتباط یا گفتگوی درونی با قدرتی) می‌داندکه الهی نامیده می‌شود. اغلب برایمان مشکل است که مراقبه را از نیایش جدا کنیم. برخی نیایش ها حالت مراقبه ای دارند اما ضمناً از ویژگی تضرع‌آمیز هم برخوردارند. برخی دیگر، نظیر نیایش های عرفانی، سراسر مبهم، بی‌شکل، و منفعل‌اند و هدفی جز اتحاد خجسته با ملکوت دنبال نمی‌کنند. بی‌تردید تنها هنگامی خارج از قلمرو نیایش هستیم که عمل مراقبه‌ای بی‌هیچگونه ذکری از نیرو یا قدرت الهی صورت گیرد، چنان که مرسوم است. شاید علت محبوبیت مراقبه درمیان جویندگان معاصر غربی استقلال آشکار آن از اعتقاد خداپرستانه و انتظار دخالت الهی باشد.

مراقبه به انواع و اشکال فراوان انجام می‌شود. ممکن است در خلوت یا به همراه صدها تن دیگر صورت گیرد. ممکن است در سکوت یا با ذکر بلند هجایی مقدس یا عبارتی عرفانی اجرا شود. ممکن است به حالت نشسته و راحت یا در وضعیتی دشوار انجام گیرد. یا شاید با راه رفتن آهسته با پرداختن به فعالیت های دنیوی همراه باشد. ممکن است فقط ۱۵ یا ۲۰ دقیقه طول بکشد، یا ممکن است اغلب ساعات بیداری فرد را طی هفته های متوالی پر کند. ممکن است براشیای بیشماری متمرکز شود.نظیر آنچه اندرهیل توصیه می‌کند؛ قسمتی از بدن، نظیر ناف، یا فرایندی جسمانی نظیر تنفس؛ تصورات ذهنی واضح و مشخص از آثار نفرت‌انگیز مرگ و تجزیهء بدن، بویژه بدن خود مراقبه‌گر، یا عذاب های دوزخ؛ وقایع مهم، تاریخی، شکل، گفتارها، یا کردارهای قدیسی ارجمند یا مرشدی معنوی؛ یا اوضاع و احوال شکوهمند بهشت، ممکن‌است هدف از مراقبه غرق شدن در یک راز یا معما، یا فهمیدن آن باشد. از سوی دیگر، مراقبه ممکن است به دور از همه اشیا، قواعد، یا موضوعات باشد و تنها سکوتی تهی و بی‌شکل را بجوید. مراقبه گاهی با نوعی عمل گروهی همراه می‌شود که انگیختگی ارگوتروپیک ایجاد می‌کند، امری که ضد درون‌گرایی آرامی است که معمولاً با مراقبه همراه است. مثلاً کارل رایشلت از ورزشی مقدماتی سخن می‌گوید، که برخی کاهنان بودایی آسیای شرقی انجام می‌دهند تا بر تنفسشان تأثیر بگذارد. دوره های مراقبه یا مسابقه ای آغاز می‌شود که درون تالار وسیع مراقبه برگزار می‌گردد؛ در این مسابقه هرکاهن با یک میلهء چوبی به زیر یا روی استخوان شانهء کاهنی می‌زند که جلوی اوست. ( صحنه ای خیال‌انگیزتر از این را به سختی می‌توان تصور کرد. بویژه شب هنگام، که صدها مرد با رداهای خاکستری، زیر نور کمرنگ چراغ های نفتی، با سرعت زیاد می‌دوند و گردوغبار گرداگرد آنان را فراگرفته است) نیز می‌توان آیین صوفیانهء ذکر را به یادآورد، که دراویش مولویه آن را به صورت رقصی پیچیده و طاقت‌فرسا در‌آورده‌اند. در پس تنوع و مغایرت های ظاهری با انواع اعمال مراقبه‌ای‌، هدفی واحد نهفته است: بازداشتن توجه از اشیا و وقایع بیشمار خارجی که موجب پریشانی خاطرند، تا بتوان به معرفتی برتر و صعب‌الوصول دست یافت، که آن را گاه اشراق، و گاه روشنگری، یا اتحاد با اصل آغازین یا خیراعلی می‌نامند. پس درنظر عارف مراقبه همواره مرحله‌ای مقدماتی بوده است. اشیای مورد مراقبه باعث می‌شوند که رشته های پراکندهء زندگی هشیارانه فراهم آیند؛ برخی از این اشیا نیز مراقبه‌گران را به یاد نگرش های درست و آن اهداف نهایی می‌اندازند که جویای آنند. لیکن در نهایت این اشیا هم باید پشت سرنهاده شوند.

 

منبع:روانشناسی دین/دیوید وولف/ص 260-262